امام حسن(ع) همواره بر حفظ جبهه بندی حق و باطل تاکید داشتند
تاریخ انتشار: ۷ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۱۳۶۹۲
امام مجتبی (ع) وقتی از خیانت خواص و پیوستن آنان به معاویه آگاه شد و سستی و بیرغبتی یاران خویش را مشاهده کرد، دریافت که با عدهای اندک از شیعیانش، نمیتواند در مقابل لشکر انبوه شام مقاومت کند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، امام حسن (علیهالسّلام) پس از شهادت پدر گرامشان، امیرمومنان علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) در کوفه، با درخواست و بیعت یاران آن حضرت و اهالی کوفه، خلافت را پذیرفت و راه و روش عدالتپرور پدرش را تداوم بخشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عوامل زمینه ساز صلح امام حسن (ع)
خلافت امام مجتبی (ع) با بیعت بزرگان صحابه که در عراق و سایر سرزمینها، حتی مکه، مدینه، یمن و مناطقی از ایران سکونت داشتند آغاز شد و سایر مردم نیز بدان پیوستند. البته اهالی شام به رهبری معاویه با این خلافت مخالفت کردند و برای جنگ راهی عراق شدند و در این صف آرایی مسائلی پدید آمد که به صلح منتهی شد.
برای تحلیل درست وضعیت مرکز خلافت اسلامی، باید تصویری دقیق از وضعیت جاری مردم در ماههای پایانی خلافت امیرالمومنین (ع) داشت و یکی از بهترین اسناد، خطبه ۲۷ نهجالبلاغه است. در این خطبه که به مهمترین رکن یک حکمرانی که فرمانبری نخبگان و مردم از تصمیمات حاکم اسلامی است، اشاره شده و امام با صراحت و سوز دل مردم کوفه را مورد نقد قرار میدهد؛ زیرا سستی، زبونی، پراکندگی و پیمانشکنی آنان سبب شده که آنان دل در گرو دوستی با دشمن داشته باشند و نسبت به خلیفه مسلمین بدبین شوند. آن سان که امیرالمومنین (ع) بفرماید «مشکل من این است که پیروانی دارم که فاقد انضباط نظامی اند و طغیانگر و سرکشند و در لحظات حسّاس خودسرانه، دست به هر کاری میزنند و نتیجه آن شکست است». امام ترکیب عمومی چهرههای مؤثر که انتظار حضور و اثربخشی و جهاد از ایشان میرفت را اینگونه ترسیم نمود: «الف) مرد نمایانی که در حقیقت مرد نیستید؛ (یا أَشْباهَ الرِّجالِ وَ لارِجالَ)! ب) آرزویهایی مانند، آرزوهای کودکان دارند (حلوم الاطفال) که دل به هرچیزی خوش میدارند و با مختصر چیزی، فریب میخورند و چشم بر خطر میبندند. ج) عقل و خردشان، مانند عروسان حجله نشین است (و عقول ربات الحجال) که جز عیش و نوش و زر و زیور به چیزی نمیاندیشند»
در رمضان سال ۴۰ هجری خلافت جامعهای را عهده دار شد که بسیاری از نخبگان و مردم با این شاخصههای ترسیمی امیرمومنان (ع) زندگی دنیایی خود را میگذارندند و سزاوار سرزنش در نداشتن شجاعت و حمیّت و غیرت مردانگی بودند، افرادی که امیرمومنان (ع) دوست داشت که هرگز آنان را نمیدید و نمیشناخت (لَوَدِدْتُ أَنِّی لَمْ أَرَکُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْکُمْ). نامهربانانی که امیرمومنان (ع) مشکل اصلی خود آنان میدانست و میفرمود: «أُریدُ أنْ أُداوِیَ بِکُم وَ أنْتُمْ دایی؛ من، میخواهم بیماریهای خودم را به وسیله شما مداوا کنم، امّا شما، خود درد و بیماری من هستید». سست عنصرانی که بنای پراکندگی در جبهه شدند آن سان که امام درباره ایشان فرمود «اهل شام بر حمایت از باطل با یکدیگر متحدند و شما در حمایت از حق، پراکندهاید».
امام مجتبی (ع) در آغاز دوره خلافت به ظاهر با جمع انبوهی از بیعت کنندگانی از صحابه و تابعینی مواجهه بود که به واقع بسیاری از آنان حساسیت به صف بندیهای بین جبهه حق و باطل باور نداشتند، در برابر پیشنهادهای نامشروع قدرت و پول سست میشدند، بنای سکوت در برابر فتنهگری را گذاشتند و به راحتی نظاره گر ناامنیهای و خشونتهای ایجاد شده از سوی شامیان بودند و شمشیر در غلاف گذاشته و فقط لب به اعتراض گشودند!
امام مجتبی (ع) به همراهی این جمع سبک سر نمیتوانست دل ببندند و به توان جنگی ایشان حسابی باز نماید؛ زمانی که خیانتهای خواص فزونی یافت و ریزشهای جبهه حق توسعه یافت و سویی فضای رعب و وحشت و قتل و غارت از سوی معاویه تشدید شد. البته نخست با چند صف آرایی میان جبهه اسلام با شامیان پیروزیهای خوبی پیش آمد و لیکن همان پروپاگاندای معاویه و عمروعاص و سستی موجود در میان خواص، حوادث به گونهای دیگر رقم خورد. در این شرایط امام وقتی نظر سپاهیان را برای دفاع و مقابله با جبهه باطل دون صفت و سفاک را جویا شد، آنان با شعار «البقیة البقیة» درخواست پذیرش صلح کردند؛ و بدین ترتیب امام حسن (ع) در سال ۴۱ ق صلح کردند.
نقش یاران امام در صلح با معاویه
اتحاد، یک دستی و همراهی در میان اصحاب وجود نداشت و در میان یاران میتوان به افراد فرمانبردار، معترضان ساکت، معترضان سرکش، فریب خوردگان راحت طلب، افراد خیانت کار اشاره کرد. البته لازم است این طیف بندی پنجگانه را به تفصیل تحلیل کرد و نمایندگان آن را در میان خواص معرفی نمود که فرصت و فضای بیشتری را میطلبد. لیکن متأسفانه یاران مخلص و وفادار بسیار نادر بودند که با این جمع اندکی کاری پیش نمیرفت. امام مجتبی (ع) در آغاز دوره خلافت به ظاهر با جمع انبوهی از بیعت کنندگانی از صحابه و تابعینی مواجهه بود که به واقع بسیاری از آنان حساسیت به صف بندیهای بین جبهه حق و باطل باور نداشتند
در این مجال به دو چهره شاخص از سران سپاه امام اشاره میکنم: «قیس بن سعد» و «عبیدالله به عباس». معاویه یک میلیون درهم نزد قیس بن سعد فرستاد تا همراه وی شود. قیس مال را نزد معاویه فرستاد و گفت: مرا در مقابل دینم فریب میدهی؟ اما همین مبلغ که از سوی معاویه برای عبیدالله بن عباس فرستاده شد، او نه تنها خود را تسلیم کرد بلکه هشت هزار نفر از سپاهیانش را در همراه خود ساخت و نزد معاویه رفت.
این دو چهره هر دو از خواص سپاه امیرمومنان (ع) بودند و مجاهداتهای بسیاری به خرج دادند و سپس در رکاب امام مجتبی (ع) جای گرفتند، اما فرجام آن دو متفاوت بود. قیس بنای همراهی با امام را گذاشت و تا قبل از صلح امام هیچ تخطی نکرد و تسلیم امام بود. لیکن عبید الله بن عباس آن خیانت بزرگ را انجام داد. گرچه برخی معتقد به فریب خوردن او را دارند که این ادعا غلط است اگر بحث فریب است او میتوانست بعد از اطلاع از فریب به اصلاح تصمیم خود بپردازد و جبران کند و نکرد. مع الاسف عبید الله فردی است که در دوران از سوی امیرمومنان (ع) در یمن امارت داشت، از سوی معاویه آسیب جدی خورده بود و دو فرزند او سربریده شدند. با این پیشینه او از جبهه حق دور شد و به معاویه پیوست.
خیانت نزدیکان امام (ع)
به گفته شیخ مفید در کتاب الارشاد، امام حسن (ع) وقتی از خیانت خواص عبیدالله بن عباس و پیوستن آنان به معاویه آگاه شد و از سویی سستی و بیرغبتی یاران خویش را مشاهده کرد، دریافت که تنها با عدهای اندک از شیعیانش، نمیتواند در برابر لشکر انبوه شام مقاومت کند. به هر حال با رصد تحولات پس از صلح، شاهدیم که معاویه بعد از تثبیت قدرت خود، به مفاد صلح تن نداد و رسماً در تریبون عمومی اعلام کرد: من با شما نجنگیدم تا نماز و روزه و حج انجام دهید، بلکه جنگیدم تا بر شما حکمرانی کنم. این تصمیم معاویه آغازی برای شکلگیری اسلام اموی شد؛ اسلام اشرافی گری و تن آسایی و منحصر شدن اسلام به ظواهر عباداتی که بسیاری از آنان دستخوش تحریف و بدعت گردید و از سنت پیامبر (ص) فاصله گرفت.
در این جامعه افراد نادری از خواص وفادار امیرمومنان (ع) و امام مجتبی حذف میشوند؛ حجر بن عدی به قتل میرسد و شخصیت ممتازی دیگر بنام عمرو بن حمق نیز کشته میشود؛ او نخستین شخصی بود که سَرش در اسلام شهر به شهر گردانده شد.
از سویی با الگوسازیهای کاذب نیز افرادی به عنوان اهل خیرات و صدقات معرفی میشوند که در این میان نام جنگاور سابق جبهه حق که اکنون جیره خوار معاویه شده است نیز به چشم میخورد و آنان از عبید الله بن عباس به عنوان یک متول مشهور به سخاوت و بخشندگی یاد میکنند. بلاذری در انساب الاشراف با ذکر وقایع مختلف تاریخی بر سخاوت عبیدالله بن عباس تاکید میکند. البته در مقطع حیات ۱۰ ساله امام مجتبی (ع) بعد از صلح که با استقرار ایشان در مدینه منوره همراه بود. شاهدیم که امام همواره برای خویشان و بنی هاشم و همچنین جمعی از یاران خاص خود بر حفظ جبهه بندی حق و باطل تاکید داشتند و در مناظرات و گفتگوهایی که میان و معاویه صورت پذیرفت امان با صراحت بر حفظ دشمنی اهل بیت (ع) با خاندان ابوسفیان تاکید داشتند. حفظ این صف بندی سبب شد که اسلام ناب محمدی همواره با محوریت ائمه اطهار (ع) بدرخشد و مشعلی برای عزت و سربلندی باشد و مرجعی برای ترسیم سره از ناسره و مفسری برای تبیین اسلام راستین گردد.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: دین امام حسن ع امام مجتبی حق و باطل امام حسن بن عباس جبهه حق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۱۳۶۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خاتمی: به زور کسی را به بهشت نمیبریم/ انگ زدن به یکدیگر مشکل بیحجابی را حل نمیکند/ عملیات تنبیهی وعدۀ صادق یک کار الهی بود
آفتابنیوز :
نماز جمعه این هفتۀ تهران، به امامت سید احمد خاتمی، در دانشگاه تهران برگزار شد.
وی ضمن اشاره به خطبه ۱۸۸ نهج البلاغه و سفارش امیر مؤمنان به تقوای الهی، گفت: مولا سفارش میکنند که نعمتهای خدا را شاکر باشید. «آلَاء» را تفسیر کردهاند به نعمتهای معنوی، «نَعْمَاء» رو تفسیر کردهاند به نعمتهای مادی؛ غرق در نعمتهای خدا هستید. بر دادههای ذات مقدس ربوبی شاکر باشید و فراوان شکر او را به جا بیاورید.
امام جمعۀ موقت تهران، با بیان اینکه در خطبههای اول سخن از مباحث توحیدی بوه است، بیان داشت: بحث توحیدی که در این خطبه طرح میکنم، این است که ذات مقدس ربوبی، جای جایاش ارحم الراحمین است و جای جایاش نیز اشد المعاقبین. در دعای افتتاح خواندیم. در جای جایاش خدا مجازات میکند.
خاتمی ادامه داد: انتقام خداوند غیر از انتقام بشر است. انتقام بشر برای آن است که دل خنک شود، اما انتقام خداوند مجازات او است. در قرآن ۱۷ بار واژه انتقام آمده است؛ بخشی از انتقامها، انتقامهایی است که از سوی دشمن گرفته میشود، ولی بسیار زیادی از آنها انتقامهای خداست. ۵ بار خداوند به صفت «اللَّهَ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ» موصوف شده و گفتهاند، انتقام گرفتهایم.
وی افزود: قرآن در سه آیه با تاکید صریح میکند که «إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنْتَقِمُونَ»، تحقیقاً تردید نکنید که ما به حساب مجرمان میرسیم و نابودشان میکنیم؛ سوره سجده آیه ۲۲ سوره، زخرف آیه ۴۱، سوره دخان آیه ۱۶. ما انتقام میگیریم.
امام جمعۀ موقت تهران تصریح کرد: این ما را من با حساب در این خطبه ذکر کردهام؛ و حساب آن این است که بگویم آنچه که ایران اسلامی در برابر رژیم غاصب صهیونیستی انجام داد، یک کار الهی بود. کاری بود که بر اساس قرآن صورت گرفت.
خاتمی بیان داشت: در کتابهایی که راجع به اسماء و صفات خدا است، فراوان آمده که «تخلقوا به اخلاق الله»؛ تخلق به اخلاق الهی داشته باشید و بکوشید آن خلقی را که باید داشته باشید، بدست آورید. یکی از همین موارد، انتقام به جایی است که نظام اسلامی از رژیم صهیونیستی گرفت.
وی در توضیح عملیات تنبیهی وعدۀ صادق، گفت: این حمله تنبیهی و عملیات وعده صادق، بخشیاش مربوط به گذشته است. آن بخش مربوط به گذشته است، این است که زدند و ما محکمتر زدیم. یک بخش دیگر آن نیز مربوط به آینده است؛ و آنچه مربوط به آینده است، این است که اگر دوباره بخواهند این غلط را تکرار کنند، سیلی محکمتر خواهند خورد. نظام، نظامی قرآنی است و ما قرآنی عمل خواهیم کرد؛ اسلامی عمل خواهیم کرد.
امام جمعۀ موقت تهران، در آغاز خطبۀ دوم گفت: در هفتههای گذشته، مناسبت نیروهای مسلح را داشتیم؛ دوم اردیبهشت سالروز تاسیس سپاه پاسدار انقلاب اسلامی در سال ۵۸، ۲۹ فروردین روز ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۲۱ فروردین شهادت سپهبد صیاد شیرازی و ۳ اردیبهشت، شهادت سپهبد قرنی. این مناسبتها میطلبد یک کلمه از نیروهای مسلح بگویم؛ از این بازوهای پرتوان ملت.
خاتمی گفت: مولا امیرالمؤمنین، پنج تعبیر را در رابطه با نیروهای مسلح در عهد مالک اشتر دارند. یک، نیروهای مسلح دژ مستحکم ملتاند و نخواهند گذاشت که دشمن کمترین تعرضی به ملت داشته باشد.
وی ادامه داد: دو، نیروهای مسلح «زَین الوُلاةِ» (زینت زمامداراناند)؛ دیدید که چه تعابیر زیبایی رهبر معظم انقلاب در هفته گذشته راجع به نیروهای مسلح داشتند. سه، اینها مایۀ عزت دیناند؛ عزت نظام اسلامی، عزت دین است. استادی از مراجع به من گفتند که به آقا بگو هرچه میتوانید خود را تقویت کنید، تقویت شما تقویت دین است، تقویت شما تقویت اسلام است. چهارم، نیروهای مسلح «سُبُل الأَمن» هستند؛ اگر اینها نبودند و با داعش نمیجنگیدند، اگر حاج قاسم ما نبود و با داعشیها نمیجنگید، ما باید با آنها در خیابانهای تهران میجنگیدیم. اگر دانشگاه ما، حوزه علمیۀ ما، آموزش و پرورش ما، کشاورزی ما و...، همه چیز با آرامش اداره میشوند، در سایه خدمات این عزیزان است.
امام جمعۀ موقت تهران افزود: پنجم، مردم نیاز به این عزیزان دارند که به آنها خدمت کنند. مسئله امنیت رکن و زیربنای همه توسعهها است. اولین ویژگی که قرآن برای یک جامعه نمونه بیان میکند، امنیت است. این افتخاری برای نیروهای مسلح ما است که چنین تعابیری را مولا در رابطهشان داشته باشد. جداً تمام نیروهای مسلح ما، شایسته تقدیر و تکریماند؛ ارتش ما، سپاه ما، نیروی انتظامی ما، وزارت دفاع ما و بسیج ما، بحمدالله این ویژگیهای مولا علی را دارند.
خاتمی بیان کرد: چهارشنبه ۵ اردیبهشت، سالروز شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا و شهادت مرحوم حضرت عبدالعظیم حسنی بود. یک تعبیر در رابطه با عبدالعظیم حسنی دیدم که زنده زنده دفنش کردند و او را به شهادت رساندند؛ بزرگی که ثواب زیارتش، ثواب زیارت سالار شهیدان ابی عبدالله الحسین علیه السلام است.
وی در بیان نکتۀ سوم خود در این خطبه بیان داشت: نکتۀ سوم، سالروز شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در طبس در سال ۱۳۵۹ برای نجات گروگانهایشان است. خود کارتر میگوید ۶ ماه تدارک عملیات مخفیانه کردم، تعدادی هواپیمای نظامی، ۲۰ بالگرد حامل موتورسیکلتها و جیبهای نظامی و نارنجک و توپ و مسلسل فرستادم، هیچکس هم نمیدانست. عملیات شروع شد و استارت عملیات را زدند؛ هواپیما سقوط کرد و عملیات اینها را ناکام گذاشت.
امام جمعۀ موقت تهران، با اشاره به آیات سورۀ فتح، تصریح کرد: خدای امروز خدای دیروز هم هست. ان تنصر الله ینصرکم و یثبت اقدامکم.
خاتمی ادامه داد: مناسبت چهارم، روز یازدهم اردیبهشت، روز جهانی کارگر است. مقام معظم رهبری فرمود طبق آمار، نیمی از جمعیت ما کارگران و خانوادههایشان هستند و اگر حال این نیم جمعیت خوب شود، انشاءالله حال نیمی از جمعیت ایران به سامان خواهد شد. آقا در مناسبتهایی که روز کار و کارگر هست، کلماتشان منشور است. به وزیر محترم کار میگویم که این منشور را تدوین و ترسیم کنید؛ بایدهای آقا را در رابطه با کارگرها، از جمله امنیت شغلی که آقا فرمود، اجرایی و عملیاتی کنید. قصه این است که فرمایش ایشان خطابه نیست، بلکه دستورالعمل اجرایی است. بخشی از این کار، اجرایی شده و امیدوارم، باقی آن نیز عملیاتی شود.
وی در بیان ادامۀ مطالب خطبۀ دوم گفت: پنجمین مطلب در رابطه با شهید علامه آیت الله مطهری است؛ بزرگی که در مورد او مطالب زیادی شنیدهاید. حق او بسیار زیاد است. من فقط یک مطلب راجع به ایشان میخواهم بگویم. در روایات ما هست که عالمام شیعه، مرزبانند. انصافاً شهید مطهری، مرزبان دین بود.
عضو فقهای شورای نگهبان بیان داشت: شهید مطهری، آنجا که پای مبارزه و زندان رفتن بود، زندان رفت. آنجا که جای مبارزه با کمونیستها و مارکسیستها و ایستادن در مقابل میدانداری آنها بود، با کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم که متن آن از علامه طباطبایی و شرحش با ایشان بود، در مقابلشان ایستاد. این کتاب تکیهگاهی بود در مقابلل با این منحرفین. همچنین، آنجا که التقاطیها وارد میدان شدند، با تمام وجودش وارد میدان شد.
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: اگر اسم این شهید را شهید مبارزه با التقاط بگوییم، مبالغه نکردهایم. گروهک فرقان از مصادیق کامل التقاطیهای بیدین بود. خود شهید مطهری، سه ماه مانده به شهادتش گفته بود که روزی این فرقانیها، مرا خواهند کشت. با علم وارد میدان شد. میدانست که او را میکشند، ولی جانش را پای پاسداری از دین گذاشت.
وی ادامه داد: مطلب ششم، در رابطه با غزه است. بحمدالله همین جا، جای تجلیل از صدا و سیما است که در عرصه غزه، خوب عمل کرده و میکند؛ هم جنایات وحشیانه صهیونیسم را نشان میدهد و هم اقتدار جبهه مقاومت را.
امام جمعۀ موقت تهران در این خصوص گفت: یک پدیده نسبتاً جدیدی در دنیا پیدا شده و آن پدیده، عبارت است از خروش دانشگاهیان در آمریکا؛ در دانشگاه جورج واشنگتن، کالیفرنیا، سوربون فرانسه و... به حمایت از مظلومین غزه برخاستهاند.
خاتمی بیان داشت: این کشوری که به دروغ خود را حامی حقوق بشر معرفی میکند، ۱۰۰ نفر از این معترضین را دستگیر کرده است؛ انصافاً مرگ بر آمریکا حقش است. استاد برجسته روابط بینالملل در دانشگاه هاروارد میگوید که آمریکا، باید بپذیرد که نسل جدید آمریکا، نسلی است که بالکل تغییر کرده است. معنای این حرف، این است که بعد از حدود ۲۰۰ روز مقاومت جانانه مردم غزه، بیداری وجدانی در دنیا شکل گرفته است؛ بیداری دینی و بیداری اسلامی پیش از این شکل گرفته بود، اما احساس میشود این بیداری وجدانی، از برکات حدود ۲۰۰ روز مقاومت جانانه مردم غزه است.
عضو فقهای شورای نگهبان افزود: نکته هفتم، در رابطه با حمله جانانه انتقامی ایران است. در خطبه اول گفتم آنچه را که به فضل خدا ایران اسلامی صورت داد، مستند قرآنی داشت؛ آیات انتقام را اشاره کردم. ما طبق سورهٔ بقره آیهٔ ١٩۴ عمل کردیم. آنکه کنسولگری شما را زد، شما نیز بزنید و پروا نکنید.
عضو مجلس خبرگان رهبری اشاره کرد: این عملیات، در واقع نمایش قدرت و اقتدار ایران اسلامی بود. در اینجا، حتی آنهایی که نفهمیدند، بفهمند که چرا آقا در قصه موشکی، فرمودند اینجا جای مذاکره نیست، و برجام ۲ و ۳ رفت هوا. نقشۀ دومشان، مذاکره موشکی بود؛ مذاکره موشکی نکردیم، نمیکنیم و نخواهیم کرد.
وی تصریح کرد: در این عملیات، دشمن خوب فهمید که ما اهل عمل همراه با شعاریم؛ اگر میگوییم میزنیم، محکم میزنیم و با هیچکس تعارف نداریم. این مسئله مهمی است. این، سیره مولای ما علی است، در خطبهٔ هشت نهج البلاغه؛ ما اول عمل میکنیم و بعد میگوییم. تا نباریم سیلاب جاری نمیکنیم؛ اگر چیزی را بگوییم پای حرفمان میایستیم.
امام جمعۀ موقت تهران افزود: ما در این عملیات عجله نکردیم، بیمارستان نزدیم، مدرسه و مراکز اقتصادی را نزدیم حتی پادگانهای نظامی را نزدیم؛ بلکه فقط پادگانی را زدیم که از آن پادگان به کنسولگری ما حمله کرده بودند؛ و اسم این کار تدبیر و عملکرد عاقلانه و هوشمندانه است.
خاتمی تصریح کرد: به فضل خداوند همه بدخواهان ایران را سر جای خودشان نشاندیم به آنها اعلام کردیم بازی با ایران بازی با دم شیر است و اگر بخواهیم با ایران آنچنان عمل کنید پاسخ جدی خواهید شنید. در این عرصه سه جبهه شکل گرفت. در جبهه مقاومت یمنیها، حزبالله لبنان، حشدالشعبی و آزادگان دنیا احسنت گفتند. جبهه دوم، جبهه آمریکا و انگلیس و اتحادیه اروپا بود؛ شما بدبخت هستید که آبروی خود را به ریسمان پوسیده رژیم صهیونیستی گره زدهاید. بدانید که رژیم صهیونیستی نابود شدنی است.
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: جبهه سوم، جبهه کسانی بود که همواره ما را دعوت به خویشتنداری کردند؛ و ما شما را دعوت میکنیم که ارتباط با رژیم صهیونیستی را قطع کنید. شما عرب هستید، مسلمان هستید، آنها عرب و مسلمان را میکشند، لااقل تا زمانی که این رژیم آنها را میکشد شما ارتباط خود را با آنها قطع کنید. دنیا متوجه شد همان قدر که ایرانیان از اسلام دفاع میکنند به همان اندازه نیز از میهن شان دفاع میکنند. وقتی مراکز دیپلماسی ما هدف قرار میگیرد یعنی خاک ما هدف قرار گرفته است، به همین دلیل ما نیز آنان را زدیم. متدینین همانطور که در جنگ ۸ ساله از ایران دفاع کردند، اکنون نیز دفاع خواهند کرد.
عضو فقهای شورای نگهبان با اشاره به موضوع حجاب گفت: حجاب از ضروریات دین است. ١٠ آیه قرآن درباره حجاب است. صدها روایت درباره حجاب آمده است. رهبری فرمودند بیحجابی هم خلاف شرع و هم خلاف قانون است و نظام اسلامی در مقابل این ناهنجاری خواهد ایستاد به زور کسی را به بهشت نمیبریم، اما نظام در مقابل ناهنجاری خواهد ایستاد و عقبنشینی هم ندارد. تقاضا دارم در مساله عفاف و حجاب، دوقطبی شکل ندهید؛ به اندازه کافی، دوقطبی وجود دارد. منطقی و استدالی بحث کنید و به یکدیگر انگ نزنید. انگ زدن به یکدیگر مشکل بیحجابی را حل نمیکند.
منبع: خبرگزاری فارس